چهارشنبه, 16 مهر 1393 ساعت 03:30

تاملى بر انتشار ويژه نامه "نگاه" و نیم نگاهی به وضعيت فرهنگى تبريز از نظرگاه اندیشه دکتر شعردوست

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
تاملى بر انتشار ويژه نامه "نگاه" از معاونت فرهنگى، اجتماعى شهردارى تبريز انتشار نشريه اى جامع ، وزين و حجيم در يك موضوع خاص با احتواى بيش از شصت و هفت فقره مصاحبه كارى شاق ، توانفرسا و ارزشمند است. به ويژه آنكه برخى از مصاحبه شوندگان ، همانند من در مصاحبه دادن بدقول هم باشند.اما مجموعه تلاشهاى هنرمند خوش قلم ، چيره دست و خدوم شهر ما جناب جلال شمع سوزان اين همه را محقق كرد و حاصل آن در مراسم رونمايى فهرست كتب خطى اهدايى مرحومين نخجوانى و برنامه هاى جنبى آن در كتابخانه مركزى تبريز از سوى حجت الاسلام والمسلمين حميدى معاون فرهنگى ، اجتماعى شهردارى در اختيار اينجانب قرار گرفت. براى من كه نه از دور دستى بر آتش داشته باشم بلكه تب وتاب انتشار منظم روزنامه ، هفته نامه ، ماهنامه ، فصلنامه و حتى گاهنامه را با گوشت و خون لمس كرده ام اين كار بسيار چشم نواز و تامل بر انگيز جلوه كرد. افرادى با تفكرهاى گوناگون از مديران فعلى و سابق گرفته تا نظريه پردازان ، استادان عرصه فرهنگ و مدرسين دانشگاهها همه در باب مديريت جهادى در عرصه فرهنگ سخن گفته اند. گويى اين چينش مصاحبه ها يك پيام ناگفته نيز در ضمير خود دارند و آن اينكه اگر خواهان وضعيتى مطلوب در عرصه فرهنگ براى كشور ، استان و تبريزمان هستيم بايد از همه نيروها بى تنگ نظرى و فارغ از رفتارهاى سليقه اى بهره بگيريم. درباره آقا جلال شمع سوزان كه نامش از سالها پيش با نام ابو الشهيدين مرحوم حاج عباس شمع سوزان در خان و مان و حتى فرزندانم مهدى يار و احسان نامى با مسما بوده اند بايد در فرصتى فراختر و مطلوبتر سخن بگويم. اما به اين تناسب سخن را بيش از اين طولانى نمى كنم و ضمن تاكيد بر ارزش كار جلال شمع سوزان و (دغدغه هايش) سپاس خود را به جناب مهندس صادق نجفى شهردار محترم تبريز و معاون خدوم معارف پرورشان جناب حجت الاسلام حميدى به جهت ايجاد فرصت براى نشر چنين كارى ارزشمند عرضه مى دارم. چهارمين مصاحبه نشريه نگاه متعلق به اينجانب است كه در آن از چگونگى وضع فرهنگى فعلى تبريز و راههاى رسيدن به تبريزى شايسته سخن گفته ام . با نقل قسمتهايى از سخنانم در اين مصاحبه اين مقال را به پايان مى برم با اين تذكار به دست اندركاران نشريه نگاه كه توزيع شايسته ، به جا و معرفى و نقد عالمانه و حرفه اى آن گامى مهم در تبيين و اجراى " مديريت جهادى در عرصه فرهنگ" مى باشد. و اما نگاه من به وضعيت فرهنگى تبريز و راههاى نيل به وضعيت شايسته كه در مصاحبه با نگاه مطرح شده است: اما در مورد تبريز، حتى در مصاحبه هم وقتى نام تبريز مى آيد بايد گفت: ساربانا بار بگشا زاشتران شهر تبريز است و كوى دلبران تبريز، نگين تاريخ و فرهنگ ايران است. تبريز آينه دار تاريخ ايران است، حتى پيش از اسلام نيزدر اينجا همه چيز ريشه در اشراق ايرانى دارد، براى افتخارات بعداز اسلام تبريز هم صدها سند زنده در اين شهر وجود دارد. تبريز كارنامه اىآكنده از نور و روشنى و پاكى و طراوت دارد، كه در عبور از اعماق زمان تاكنون، هميشه پرتلاش و زنده باقى مانده و در آفرينش و آفرينندگى پيشتاز بوده است. فضاى تبريزاز عطر نفسهاى مجير بيلقانى، قطران تبريزى، كمال الدين خجندى و كمال الدين بهزاد " كه در يك مدفن آرميده اند و من هنوز سالهاست كه آرزوى افتتاح مقبره بازسازى شده كمالين يا دوكمال را دارم" سه علامه شهيرفقاهت و تفسير و علم وعرفان، علامه امينى تبريزى،علامه طباطبائى و علامه محمدتقى جعفرى و بقول خودمان " گؤزل لرين آخيره قالميشى" استاد شهريار آكنده است، كه روز شعر و ادب كشورمان، همگاه با سالروز وفات او و همگاه با بزرگداشت اين شاعر بزرگ دوران ما و افتخارنه تنها شهر بلكه كشور ماست. در كوچه هاى تبريز هنوز صداى هروله ستارخان و باقرخان را مى شنويم، اينجا هنوز رايحه خون شهيدان هشت سال دفاع مقدس، مشام جان را معطر مى كند. تبريز شهرى است به وسعت و قدمت تمامى تاريخ ايران. اينجا معبرى است كه حوادث يكى از پى ديگرى آمده اند و رفته اند، اما تبريز و آذربايجان همچنان سرافراز و با شكوه مانده اند، چرا كه اينجا گذرگاه فرهنگ ايران بوده است. اما آيا امروز تبريز از جهت فرهنگى در جايگاه بايسته خود قرار دارد؟ من كه معتقدم خير، براى تبيين علتهايش هر فرد از افراد اين جامعه و هر قشرى از اقشار جامعه دلايلى ارائه مى كنند، من هم دلايلى دارم ، اما در اين گفتگو قصد ورود به مصاديق را ندارم، چون در شرايط حاضر واقعاً علاقمندم كه دولت در مقياس كشورى و استانى به توفيق دست پيدا كند و تبيين هرگونه درد مزمنى كه به دهه ها، عقب ماندگى بر مى گردد ممكنست تعبير به امروز و اين دولت شود، هرچند كه واقعاً شرايط امروز را مناسب و شايسته تبريز ازمنظر فرهنگى و مديريت فرهنگ نمى بينم، امابحث علمى و مبنايى فكر نمى كنم مشكل داشته باشد، در علم جامعه‌‌شناسي، فاصله حاصله بين ابعاد مادى و ابعاد معنوى فرهنگ را عقب‌ماندگى فرهنگى مى‌نامند. اين تعريف گوياى اين امر است که عناصر متشکله فرهنگ جوامع به يک ميزان تغيير و تحول نمى‌پذيرند و لذا پديده عقب‌ماندگى فرهنگى از تغييرات و تحولات جوامع نشأت مى‌گيرد. عقب ماندگی فرهنگی ديار ما بخشى از توسعه نيافتگى كلى البته در استانداردهاى شايسته وبايسته خود است، و گرنه يقيناً تبريز امروز با دهه هاى قبل تفاوتهاى اساسى كرده است، تبريز امروز را بايد با اصفهان و مشهد در داخل و با استانبول در كشورهاى همسايه مقايسه كرد، ٧٠٠ سال پيش ما رَبع رشيدى داشتيم كه وقفنامه اش جزء مواريث تمدن بشرى در يونسكو رسماً ثبت شده است، شايد حدود دوازده سال پيش بنياد ربع رشيدى تشكيل شده است چند وزير و وكيل و مقام عالى عضو هيئت امناء آن هستند اما تنها محل باقيمانده از آن روزگاران پاركينگ خودروهاى اسقاطى شده است، آن وضع مقبرة الشعرا و باغ كمالين و موزه ها و آموزشگاههاى بى حامى است ، وضع هنرمندانمان در همه عرصه ها هم قابل تامل است، اصولاً كدام هنرمند ، با هر ميزان هنر مى تواند از راه هنر حتى در سطح معمولى زندگى بگذراند. در حاليكه شهرهاى همانند تبريز هركدام يك يا چند روزنامه در سطح ملى دارند، كجا تبريز روزنامه اى همانند قدس و خراسان و آفتاب يزد و ... دارد؟ اساساً صنعت چاپ و نشر استان بويژه تبريز در چه سطح و پايه اى است؟ در طى سالها و دهه هاى اخيرچه ميزان براى روز آمد كردن آنها هزينه شده است؟ اينهمه شاعر، نويسنده، پژوهشگر، استاد و نخبه كجا حمايت مى شوند؟ چه متقدمين و چه جوانان، خدا گواه است چهره هاى ممتازى در ديار ما هستند كه نه در معيار كشورى كه حتى در معايير منطقه اى و بين. المللى قابل طرح هستند، اما چگونه بايد مطرح شوند؟ وقتى متوليان امر فرهنگ ما حتى نام آنها را نشنيده اند و بقول يكى از دوستان فرق نظمى و ناظمى را نمى دانند؟ من طراح و به تصويب رساننده ٢٧ شهريور به عنوان روز ملى شعروادب و روز شهريار هستم ، اما بعداز كنگره بزرگ و بين المللى يكصدمين سال تولد استاد شهريار كه خودم مسئول آن بودم ومتاسفم بگويم بعداز موافقت دفترمقام معظم رهبرى"مد ظله العالى" مبنى بر ملاقات اعضاء كنگره و مهمانان خارجى با معظم له برخى افراد معروف و مؤثر با عناوين مختلف تلاش كردند كه با تهمتهاى گوناگون ملاقات لغو شود، كه با هوشمندى مسئولين دفتر حضرت آقا اين اتفاق نيفتاد، و همه مردم كشور و جهان ديدند كه معظم له شهريار را با لقب حكيم ياد كردند و از برگزارى كنگره هم قدردانى فرمودند، بعد از آن ديگر در هيچ ٢٧ شهريورى بنده را به تبريز و مراسم سالگرد استاد شهريار دعوت نكرده اند، من نيازى به اين دعوتها ندارم، اما تنگ نظرى تا اين حد؟ از حوزه فرهنگ و ادب كه بگذريم،در مورد تربيت بدنى و ورزش ، وضعيت هيئتها و تيمهاى ورزشى و بويژه تيمهاى مطرح فوتبالمان مثل تراكتور و ماشين كه صدها هزار هوادار دارند، يا تشكلهاى رسمى و NGOها يا سازمانهاى مردم نهاد مرتبط با امور زنان، جوانان، محيط زيست ، موسيقى، خوشنويسى هنرهاى تجسمى و ساير حوزه ها چقدر مورد حمايت قرار مى گيرند؟ لازم نيست از خارج مثال بياوريم، اين حمايتها در استانها و شهرهاى همتراز ما انجام مى شود، قوانين بودجه هم اجازه مى دهد، ببخشيد اين بحث طولانى شد، اگر بخواهم اين مبحث را ادامه دهم، مثنوى هفتاد من كاغذ مى شود، اما اينكه آيا تبريز مى تواند آن عظمت و شوكت گذشته را بدست آورد يا نه؟ البته كه مى تواند، همه ابزاركار لازم كه مهمترينش نيروهاى زبده فرهنگى است ، در شهر و استان ما موجود است، با بها دادن به آنها، تأمين پشتوانه هاى لازم اعم از مادى و معنوى تبريز قابليت آن را دارد كه نه تنها در مقياس كشور جايگاه شايسته اى داشته باشد، كه همانگونه كه قبلاً هم گفته و آرزو كرده ام به پايتخت فرهنگى كشورهاى منطقه تبديل شود. اجازه فرمائيد، صحبت پيرامون چگونگى آن را به فرصتى ديگر مو كول كنيم.
خواندن 1220 دفعه آخرین ویرایش در چهارشنبه, 16 مهر 1393 ساعت 03:30

نظر دادن

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

تازه ها

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ،  صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

دوشنبه, 03 ارديبهشت 1403 09:35

استاد دولتمند خال‌اف‌ خواننده «آمدم ‌اي شاه پناهم بده» و «دور مشو، دور مشو» به ابديت پيوست.  دوست گرامي‌ام استاد دولتمند خال‌اف، آهنگساز، نوازنده و احياگر موسيقي «فلك»‌ دار فاني را...

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

پنج شنبه, 19 بهمن 1402 12:00

غبار كدورت و تيرگي فرونشسته بر جهان چنان غليظ بود كه گويي هيچ صبحي در پس پرده نيست و خورشيد روشناي خويش را براي هميشه از زمين برگرفته است و...

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

سه شنبه, 10 بهمن 1402 18:18

نمایش لیلی و مجنون به کارگردانی و نویسندگی یعقوب صدیق جمالی به زبان ترکی آذربایجانی بر اساس مثنوی «لیلی و مجنون» اثر حکیم ملا محمد فضولی در تالار وحدت تهران...

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

پنج شنبه, 21 دی 1402 18:25

روز یکشنبه سوم دی ماه کانون هنرمندان آذربایجان در تهران ، مراسمی به مناسبت هشتاد و چهار سالگی استاد حسن مجید زاده متخلص به ساوالان برگزار کرد . در این...

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

پنج شنبه, 21 دی 1402 15:22

تالار سید محمود دعائی در موسسه اطلاعات روز سه شنبه دوازدهم دی ماه شاهد مراسمی به یاد ماندنی بود . این مراسم که برای تجلیل از خدمات نیم قرن استاد"...

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

سه شنبه, 23 آبان 1402 15:34

 شاعر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی و از شاگردان استاد شهریار بیان کرد:متاسفانه شهریار شناسی در ایران هنوز بسیار ضعیف است، درحالیکه در دانشکده های پیرامونی لااقل در دانشکده...

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .